و 2 سال از تبعید یانگوم در جزیره جیجو می گذرد....
داگو با اجازه همسرش تصمیم می گیرد برای ملاقات یانگوم عازم جزیره جیجو شود و با بستن توشه خود به جزیره جیجو می رود....
در این مدت آموزش های یانگوم تا یادگیری طب سوزنی پیش رفته و او هم اینک مشغول تمرین نقاط طب سوزنی است...
با وجودیکه یانگوم به تئوری طب سوزنی کاملاً مسلط است ولی هنوز شهامت بکارگیری آن را ندارد و از این بابت بسیار ناراحت است و هر روز بیشتر تمرین می کند...
یانگ داک عقیده دارد علت آنکه یانگوم نمی تواند از طب سوزنی استفاده کند به دلیل این است که اگر اشتباهی انجام دهد هرگز نمی تواند خود را ببخشد...
یانگوم کاملاً ناامید است زیرا تصور می کند به دلیل کینه انتقام اولیه هرگز نمی تواند از طب سوزنی استفاده کند ولی هنوز مصمم است...
از جانب شاه فرمان ارسال 300 اسب از جزیره وئو به جئولا صادر می شود و حاکم جیجو از افسر مین جو می خواهد تا برای جلوگیری از ربوده شدن کشتی توسط ژاپنی ها آن را تا مقصد محافظت کند افسر مین جو از حاکم می پرسد آیا بردن سربازان از جزیره امنیت جزیره را به خطر نمی اندازد حاکم اطمینان دفاع از جزیره را به مین جو می دهد..
همچنین حاکم به جهت شیوع بیماری در جزیره وئو از افسر مین می خواهد پزشک بانو (یانگ داک) را با خود ببرد..
پس از ترک یانگ داک ، وظیفه درمان بیماران جزیره به دوش یانگوم می افتد و اتفاقاً یکی از بیمارانی که برای یانگوم آورده می شود آشپز کنگ داگو است که دریا زده شده است!
یانگوم ابتدا سعی می کند او را با استفاده از طب سوزنی درمان کند ولی اینبار هم موفق نمی شود و سرانجام از دارو برای درمان داگو استفاده می کند...
داگو به هوش می آید و ابتدا فکر می کند در بهشت است و باورش نمی شود که یانگوم در مقابل اوست و یک سکانس احساسی شکل می گیرد..
آن شب یانگوم از داگو در مورد قصر می پرسد از یونسگ و ... ولی داگو به او می گوید که چویی او را از قصر بیرون کرده است و اطلاع کاملی از آنجا ندارد...
شب هنگام وقتی یانگوم متوجه می شود که یونسگ و بانو مین هم وضعیت خوبی ندارند برای درد و دل با مادام هن به سوی ساحل دریا می رود...
ولی همان شب ، جزیره جیجو مورد هجوم ژاپنی ها قرار می گیرد
و حاکم جزیره هنگامیکه خبر هجوم ژاپنی ها را می شنود از ترس به دل کوه پناه می برد و مردم غیر نظامی را در شهر تنها می گذارد و سرانجام ژاپنی ها جزیره را تصرف می کنند.
ژاپنی ها همه نظامیان و غیر نظامیان جزیره را دستگیر می کنند (از جمله داگو و یانگوم)
به جهت بیمار بودن فرمانده اصلی نظامیان ژاپنی ، آنها در پی پزشک جزیره می گردند و متوجه می شوند او در جزیره نیست! ولی به دلیل وجود داروخانه در جزیره مطمئن هستند پزشکی در بین افراد دستگیر شده وجود دارد لذا مردم را تهدید می کنند و سرانجام داگو ، یانگوم را به عنوان پزشک موقت جزیره اعلام می کند.
یانگوم فرمانده را معاینه می کند و تنها علاج وی را طب سوزنی اعلام می کند ولی می گوید او هنوز مراحل طب سوزنی را کاملاً نیاموخته ... یکی از خدمتکاران می گوید یانگوم به تئوری طب سوزنی مسلط است !
ژاپنی ها یانگوم را تهدید می کنند که او باید این کار را انجام دهد و گرنه مرگ هر نفر از مردمان جزیره را در هر لحظه به او نشان خواهند داد!
ژاپنی ها داگو را به عنوان اولین قربانی خود انتخاب می کنند و حتی تا لحظه قربانی نیز پیش می روند ولی یانگوم به خاطر داگو و مردم قبول می کند که فرمانده را با طب سوزنی درمان کند..
البته باز هم یانگوم احساس وحشت می کند ولی در نهایت مجبور می شود برای اولین بار طب سوزنی را آزمایش کند!
و موفق می شود کار خود را بدرستی انجام دهد و یانگوم بسیار خوشحال است که بالاخره توانسته برای اولین بار از طب سوزنی استفاده کند
خدمتکار در لابلای داروها نامه ای از طرف افسر مین قرار می دهد و یانگوم متوجه آن می شود...
یانگوم به جانشین فرمانده می گوید که فرمانده ممکن است هر لحظه حالش بهتر شود ولی جانشین فرمانده می گوید که تصمیم دارد یانگوم را همراه خود ببرد تا فرمانده را در قایق مداوا کند...
یانگوم متوجه می شود که افسر مین جانگ هو آتش هشدار جزیره را دیده و نامه ای برای او فرستاده است افسر مین در نامه از یانگوم خواسته تا موقعیت دقیق دشمن را گزارش دهد و به بهانه تهیه دارو آنها را به خارج از شهر بکشاند ...
یانگوم نیز از فرصت استفاده می کند و از جانشین فرمانده می خواهد تا برای تهیه دارو به مزرعه اطراف بروند
در مزرعه یانگوم از سربازان می خواهد تا همه برای جمع آوری دارو کمک کنند تا سریعتر کار تمام شود...
در همین هنگام افسر مین که در کمین بوده به ژاپنی ها حمله کرده و آن ها را شکست می دهد...
حاکم جزیره که به کوه ها فرار کرده بود باز می گردد و با احساس غرور به مین جانگ هو می گوید که این موضوع را گزارش خواهد داد...
داگو نیز خداحافظی کرده و جزیره را ترک می کند...
یانگ داک نیز فصل جدیدی از دوره پزشکی را در مورد زهر کشنده حشرات و موجودات برای یانگوم می گشاید...
ولی در این هنگام یانگوم توسط حاکم جزیره فراخوانی شده و دستگیر می شود تا از جزیره به دادگاه رسمی قصر فرستاده شود!!
خوب بود اما بسیار خلاصه بود